جدول جو
جدول جو

معنی بی قیمت - جستجوی لغت در جدول جو

بی قیمت(مَ)
مرکّب از: بی + قیمت، بی بها و بی قدر و بی ارز. (ناظم الاطباء) :
گنده و بی قیمت و دون و حقیر
ریش همه گوه و تنش پرکلخج.
عماره.
بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی
کاسد شد از دوزلفش بازار شاهبوی.
رودکی.
چرا این سنگ بی قیمت همه پاک
نشد بیجاده و یاقوت احمر.
ناصرخسرو.
مرد مخوان هیچ و بتش خوان ازآنک
چون بت با قامت وبی قیمت است.
ناصرخسرو.
سنگ بی قیمت اگر کاسۀ زرین شکند
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود.
سعدی.
شرم آید از بضاعت بی قیمتم ولیک
در شهر آبگینه فروش است و جوهری.
سعدی.
کسان بچشم تو بی قیمتند و کوته قدر
که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند.
سعدی.
بی طلب زنهار بر خوان کسی مهمان مشو
گوهر بی قیمتی ریگ ته دندان مشو.
صائب.
رجوع به قیمت شود، سخت بسیار. فراوان:
بی طاعتی داد این جهان پر از نعیم بی مرش
وین بی کناره جانورگشتند بنده یکسرش.
ناصرخسرو.
وگر با سرشبان خلق صحبت کرد خواهی تو
کناره کرد باید ای پسر زین بی کناره رم.
ناصرخسرو.
با آن غم و رنج بی کناره
داروی فرامشیست چاره.
نظامی.
رجوع به کناره شود
لغت نامه دهخدا
بی قیمت
نفيسٌ
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به عربی
بی قیمت
Invaluable, Priceless
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی قیمت
inestimable
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی قیمت
יקר , יקר ערך
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به عبری
بی قیمت
unschätzbar, unbezahlbar
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به آلمانی
بی قیمت
безцінний , безцінний
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی قیمت
bezcenny
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به لهستانی
بی قیمت
宝贵的 , 无价的
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به چینی
بی قیمت
invalioso, incomparável
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بی قیمت
inestimabile
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی قیمت
invaluable
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بی قیمت
onschatbaar, onbetaalbaar
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به هلندی
بی قیمت
貴重な , 計り知れない
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بی قیمت
ประเมินค่าไม่ได้ , ล้ำค่า
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به تایلندی
بی قیمت
tak ternilai
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بی قیمت
अमूल्य , अनुपम
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به هندی
بی قیمت
بے قیمت , بے قیمت
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به اردو
بی قیمت
অমূল্য , অমূল্য
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به بنگالی
بی قیمت
ya thamani, isiyothaminiwa
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بی قیمت
бесценный
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به روسی
بی قیمت
귀중한 , 측정할 수 없는
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به کره ای
بی قیمت
paha biçilmez
تصویری از بی قیمت
تصویر بی قیمت
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ذی قیمت
تصویر ذی قیمت
دارای ارزش و بها، با ارزش، گران بها، پربها
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
بیش بها. پرقیمت. گرانبها. (ناظم الاطباء). مقابل ارزان قیمت
لغت نامه دهخدا
(مَ)
صاحب ارز و بها. ارجمند. بهاور. ارزنده
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی عصمت
تصویر بی عصمت
ناپاک، زشتکار، آلوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی غیرت
تصویر بی غیرت
بی ناموس، بیشرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی قیاس
تصویر بی قیاس
بی حساب، بیشمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی قیدی
تصویر بی قیدی
آسانگیری بلغندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذی قیمت
تصویر ذی قیمت
با ارزش و گرانبها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذی قیمت
تصویر ذی قیمت
((قَ یا قِ مَ))
قیمتی، باارزش، گرانبها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از با قدمت
تصویر با قدمت
دیرین، دیرینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی بیمی
تصویر بی بیمی
امنیت
فرهنگ واژه فارسی سره
بی قیمت، بی ارزش، ناچیز
دیکشنری اردو به فارسی